مدلهای مالی برای تصمیم گیریهای کوتاه مدت

n       اهداف آموزشی

1- توصیف استفاده از مدل های مالی برای اهداف برنامه ریزی سود

2-توضیح چگونگی اجرای تحلیل هزینه - حجم فعالیت – سود

3-توصیف استفاده از صفحات گسترده در مدلهای مالی

4-شناسایی اثر ساختار هزینه و اهرم عملیاتی بر حساسیت سود در تغییرات حجم فعالیت

5-توضیح چگونگی استفاده از ارزش دلاری به عنوان اندازه گیری حجم فعالیت

6- توضیح اثر مالیاتی بر مدلهای مالی

7- توصیف استفاده از مدلهای مالی در شرکتهای چند محصولی

8-توضیح مدلهای مالی با محرکهای هزینه  چند گانه

n       مدلهاي مالي براي تصميم گيريهاي کوتاه مدت
مدلهاي مالي ابزاري ساده اما جالب هستند که مي توانند نگرش جامعي از فعاليتهاي مالي شرکتها تهيه کنند يا به مديران براي تصميم گيريهاي خاص کمک کنند.
فرض کنيد، باشگاه دانش آموزي مي خواهد فيلمي را در محوطه نشان دهد. باشگاه مي تواند يک فيلم مخصوص را براي يک آخر هفته ، 1000 دلار اجاره کند. اجاره يک تالار، حقوق بليط فروش و ديگر پرسنل و ساير هزينه هاي ثابت در طول يک هفته 800 دلار مي باشد. سازمان هر بليط را 4 دلار براي هر نفر مي فروشد. بعلاوه برآورد يم کند که سور حاصل از فروش نوشيدينها، ذرت، شيريني براي هر بليط گيرنده 1 دلار باشد. چند نفر  بايد بليط بخرند تا باشگاه در نقطه سربه سر باشد و اجاره فيلم توجيه شود ( جواب 360 ) تجليلگران بر مفهوم رفتار هزينه ثابت و متغير اتکا مي کنند که ما بحث کرده بوديم در فصل 1 ودر فصل 5 پوشش داده شده بود.
در اين فصل مدلهاي مالي، بيشتر بر نوع خاصي از مدل تاکيد دارد. و شرح مي دهد مديران چگونه مي توانند در موقعيتهاي تصميم گيري از آن استفاده کنند.

n       پس از مطالعه اين فصل شما بايد بتوانيد بفهميد چگونه از مدلهاي مالي براي سورهاي پيشنهادي (يازيين) استفاده کنيد و چگونه از نتايج اطلاعات برايتصميم گيريهاي کوتاه مدت استفاده کنيد.
مدل مالي چيست؟
يک مدل بيان کننده واقعيت است. شما احتمالاً مدلهايي را درهر حال مي بينيد مثل مدل هواپيمايي مدلهاي ساختمانهاي تجاري ساخته شده بوسيله معماران، يا عروسکها و اعمال مشابه ، مثال ديگر استفاده شبيه سازي براي هدايت قطار هوايي است، شبيه سازي به شخص اجازه مي دهد مهارتهايي را در شرايط مختلف فعاليت براي مطالعه عکس العملهاي خلباني آن امتحان کند.

n       يک مدل مالي که به سبک شبيه سازي کار مي کند مي تواند تاثير متقابل متغيرهاي اقتصادي را در محيطهاي متنوع تجزيه و تحليل کند. مدلها نيازمند تحليل گران هستند تا معادلاتي را که بيانگر عمليات شرکت و نسبتهاي مالي است، توسعه دهنده براي مثال نسبتها ممکن است شامل حاشيه فروشي براي قيمت فروش تعداد فروش ، نسبت گردش موجودي کالا و تناسب نسبي محصولات مختلف فروش رفته (ترکيب محصولات) آنها مي توانند شامل هر نسبت مالي باشند که به مديريت براي تصميم گيري کمک مي کنند. تجليل گر پس از جايگذاري مدل در نرم افزار، اغلب يک صفحه گسترده ، به استفاده کننده اجازه مي دهند تاثير تغييرات متغيرها مثل قيمت فروش،

n       ( ما اين تکنيک را در پايان فصل توضيح مي دهيم) مدلهاي مالي چندين نفع براي استفاده کنندگان دارند. تجليل گر مي تواند از مدل براي اهداف تجاري بدون اينکه حق از شرکت پايمال گردد,استفاده کند . مثل شبيه سازي بحث شده ، حجم فروش يا هزينه هاي ممکن در سودهاي عملياتي شرکت را حسبا کند.براي مثال يک شرکت ممکن است بخواهد بداند اثر صورت جريان وجه نقد، فروش، سودآوري بر تحکيم اعتبار پيشنهاد شده بوسيله يک نفر چيست؟ يک تحليل گر مي تواند مدل مالي مناسبي را بسازد تا يک ابزار تائيد براي پيش بيني نتيجه سفاريوهاي متغير باشدبسياري از مدلها به سازمان اجازه مي دهند تا اثر اعمال تجاري ممکن را بوسيله بازنگري نتايج بالقوه قبل از انجام عمل مطالعه کنند. مدلها به مديران در شناسايي( تشخيص) پيشنهادهاي بد، يا تصميمات جلوتر از زمان کمک مي کند. قبل از اينکه اثرات منفي را براي شرکت در نظر بگيرند.

n       توجه کنيد به GIGO پس مانده ورودي و پس مانده خروجي، استفاده از مدلهاي مالي مي توانند مسائل و مشکلاتي داشته باشند. مدلهاي صحيح بطور اتوماتيک نمي توانند تصميم گيري را بهبود بخشند. يک مدل فقط به همان خوبي فرضيات مورد استفاده است. فرضيات ناقص يا اطلاعات پد، نتيجه اش در خروجي (محصول ) ناقص است بعضي اوقات بدتر و سپس بي فايده مي شوند زيرا به مديرات و دستورات غلطي مي فرستند.

n       مدل هزينه حجم فعاليت سود:

n       مدل CVP يک مدل مالي اساسي است که بطور خلاصه شامل اثرات تغييرات حجم به هزينه ها ، درآمدها و سودهاي سازمان است.

n       استفاده کنندگان مي توانند تحليلهاي خود را توسعه دهند که شامل اثر روي سود با تغييرات قيمت فروش قيمت خدمات، نرخ ماليات بردرآمد و ترکيب محصولات و يا خدمات سازمان مي باشد. براي مثال:

n       شرکت جنرال موتور چه تاثيري از سود مي تواند انتظار داشته باشد اگرماشينهاي مسابقه اي بيشتري توليد کند.

n       سود شرکت NBC چه تغييري خواهد کرد اگر قيمت گذاري برنامه هاي عصر را افزايش دهد.

n       شرکت America online چه تعداد مشترک بايد براي رسيدن به نقطه سر به سربرای يک سال جذب کند.

n       اگر شرکت America online قيمت مشتريها را کاهش دهد چه اتفاقي مي افتد؟

n       آيا سود با افزايش در مشترکان افزايش مي يابد؟

n       هر يک از سوالات بالا به تاثيرات روي سود وقتيکه بعضي فعاليتها تغيير مي کنند, مربوط مي شود و مدل CVP براي امتحان اثر فعاليت و ديگر تغييرات کوتاه مدت بر روي درآمد هزينه استفاده مي کنند.

n       چگونگي کارکرد مدل:

n       با بحث خود را در اين فصل با مثالي از اطلاعات مهد کودک Horizons ادامه مي دهيم، مهد کودک مرکزي فقط از ساعت 7  صبح تا 6 بعداز ظهر ايام معمول هفته

n       خدمت ارائه مي کند. تعريف يک واحد خروجي خدمت فراهم شده براي يک کودک در ماه است، حسابداري مهد کودک هزينه ها و قيمتهاي زير را برآورد مي کنند.

n       قيمت هر کودک براي يک ماه                   600 دلار

n       هزينه متغير هر کودک براي يکماه             200 دلار

n       هزينه ثابت هر ماه                                5000 دلار

n       مهد کودک ظرفيت 20 نفر (واحد) را دارد، بعد از آن نياز به کارکنان بيشتري دارد . ظرفيت ساختماني هم بريا 30 بچه است، براي ارائه خدمت بيش از آن، فضاي اضافي و کارکنان بيشتري مورد نياز است.

n       برآورد هزينه هاي متغير شامل 2 وعده غذاي مختصبر در يک نهار براي هر روز، محصولات کاغذي مختلف و صابون است.هزينه متغير متشکل از بيمه و ملزوماتي همچون اسباب بازي و مداد رنگي است.

n       هزينه ثابت شالم اجاره ، خدما رفاهي، هزينه ثابت بيمه، حداقل کارکنان مورد نياز در 3 دسته تمام وقت Biyfriend و يک دسته نيمه وقت Biyfriend و يک دسته نيمه وقت Biycook و بعضي از داوطلبين است.

n       نقطه سر به سر:

n       تحليل گر مي تواند از مدل CVP براي پيدا کردن نقطه سربه سر استفاده کند، يعني حجمي از فعاليت که هزينه و درآمد برابري را براي شرکت تهيه مي کند. شرکت هيچ سود يا زياني در اين سطح فروش ندارد.

n       فرض کنيد که مهد کودک 5/12  بچه براي يک ماه دارد ( يک بچه نيمه وقت و بقيه تمام وقت ) صورت مورزيان زير نشان مي دهد که سود عملياتي براي يک ماه صفر است.

n       -توجه کنيد که صورت سود و زيان 1) فرق بين هزينه هاي ثابت و متغير را مجزا مي کند، 2) همه حاشيه فروش را که در ارتباط با مبالغي است که در جريان پوشش هزينه هاي ثابت مهد کودک و توليد سودشرکت می کنندرانشان می دهد. هر بچه تمام وقت در مهد کود 400 دلار براي شرکت سود دارد، 400 دلار حاشيه فروش هر واحد شامل 600 دلار قيمت فروش منهاي 200 دلار هزينه متغير هر بچه است.

n       ما چگونه مي توانيم سربه سر مهد کودک را در صورتيکه ندانيم 5/12 بچه براي ماه وجود دارد حساب کنيم، تحليل گر مي تواند از 2 رويکرد حاشيه فروش و رويکرد معادله اي استفاده کند.

n       روش حاشيه فروش:

n       هر بچه تمام وقت 600 دلار پرداخت مي کند که 200 دلار آن هزينه هاي متغير را پوشش مي دهد. 400 دلار هر بچه براي پوشش دادن هزينه هاي ثابت باقي مي ماند (5000 دلار) ما اين 400 دلار را حاشيه فروش هر واحد مي ناميم. حاشيه فروش هر واحد برابر قيمت فروش هر واحد منهاي هزينه متغير هر واحد مي باشد. وقتيکه شرکت به اندازه کافي بچه ثبت نام مي کند 400 دلار اعانه هر کدام براي سربه سر کردن 5000 دلار سازمان جمع می شود.

n       روش معادله اي :

n       يک روش جايگزين براي پيدا کردن نقطه سربه سر استفاده از معادله است.

n                                                 هزينه ها – درآمد فروش- سودعملياتي

n       يک اظهار محاسبه درآمد:

n                           هزينه متغير- هزينه ثابت- درآمد فروش= سود عملياتي

n       توسعه فرمول:

n       هزينه ثابت – (حجم فروش × هزينه متغير هر واحد)- (حجم فروش×قيمت فروش هر واحد)= سود عملياتي

n       مساوي است با :

n       هزينه ثابت – (هزينه متغير هر واحد- قيمت فروش هر واحد) حجم فروش = سود عملياتي

n       (هزينه متغير هر واحد- قيمت فروش هر واحد) تعداد حجم فروش = هزينه ثابت

n       حالا حجم فروش را حساب مي کنيم:

n       نقطه سربه سر وقتي اتفاق مي افتد که سود مساوي صفر باشد. با اين فرض اظهار شده (سود مساوي صفر است) با جابجايي هزينه ثابت به طرف ديگر مساوي، معادله چنين مي شود .

n        توجه کنيد رويکرد معادله اي و حاشيه فروش ما را به يک نتيجه مي رسانند. تقسيم هزينه هاي ثابت بر حاشيه فروش هر واحد

n       شکل گرافيکي مدل CVP :

n       هر رويکرد حاشيه فروش معادله اي نقطه سربه سر با استفاده از اطلاعات و مفاهيم يکسان پيدا مي کنند، هر دو روش به نتايج مشابهي مي رسند. بنابراين سليقه شخصي ، مشخص مي کنند کدام رويکرد استفاده مي شود. نمودار 1 به 6 نسبتها را نشان مي دهد. نمودار بسياري از اطلاعات را با استفاده از محاسبه نقطه سربه سر افشا مي کند. مدير مي تواند تاثير تغييرات حجم را بر سود ببيند، محور افقي حجم فروش  دو خط مورب درآمد کل و هزينه کل را در نمودار نشان مي دهند. اختلاف عمودي بين اين 2 نمودار سود وزيان در اين حجم از فروش را نشان مي دهد اگرگ مهد کودک کمتر از 5/12 بچه در ماه ثبت نام کند شرکت متحمل زيان خواهد شدم. ميزان زيان با کاهش ثبت نام افزايش پيدا مي کند. برعکس مهد کودک سود مي کند اگر ثبت نام از 5/12 بچه تجاوز کند. با توجه به نمودار اگر شرکت هيچ ثبت نامي نکند چه مقدار زيان مي کند(5000 ، هزينه ثابت ). نمودار 2-6 ص 181 نمودار حجم سود است. نمودار حجم سود خطي را که بيانگر سود عملياتي شرکت براي بدست آوردن حجم فروش است نشان مي دهد. ترکيب 2 خط (درآمد و هزينه ) در نمودار 1-6 نشان داده شده است.

n       سود هدف يا سود مورد انتظار:

n       نقطه سربه سر جايي است که سود مورد انتظار صفر است ما در مثال از مدل CVP براي پيد ا کردن فروش لازم براي کسب سود ويژه استفاده مي کنيم. فرض کنيد مالکان مهد کودک براي يک ماه 20 بچه ثبت نام کنند صورت سود زيان زير نشان مي دهد سود عملياتي بريا آن ماه 3000 دلار مي شود.

n       What, if)) اگر ما ندانيم و بپرسيم چه تعداد بچه به سود 3000 دلاري منجر مي شود به مديران اغلب اين سوال را   مي پرسند ما جواب اين سوال را سود مورد انتظار مي ناميم. چگونه مي توانيم سود 3000 دلاري را حساب کنيم.

n       روش حاشيه فروش:

n       تحليل گربه اساني مي تواند سود پيشنهادي را در مدل CVP قرار دهد. در نقطه سربه سر پيشين مهدکودک، ثبت نام 5/12 بچه منجر به نقطه سربه سر مي شد. حالا بايد يک مرحله بالاتر رويم. پوشش هزينه ثابت و کسب 3000 دلار سود عملياتي هر بچه تمام وقت 400 دلار کمک مي کند.

n        روش معادله اي :

n       تحليل گر مي تواند از معادله سود براي پيدا کردن حجم سود مورد انتظار استفاده کند. به سادگي از سود هدف 3000 دلاري در معادله زير استفاده مي کند.

n       هزينه متغير – هزينه ثابت – درآمد فروش = سود عملياتي

n       کاربرد مدلهاي مالي:

n       مدل CVP يک مثال از مدل مالي است. مديران از مدلهاي مالي خود براي مواجه شدن با نيازهاي خاصشان استفاده مي کنند. در اين بخش چندين موارد استفاده از مدل مالي را مثال بياوريم . ديگر تحليل گران از فرمهاي ديگر استفاده مي کنند.

n       تجزيه وتحليل حساسيت و صفحه گسترده :

n       مفروضات مثال مهد کودک:

n                                600              قيمت فروش هر بچه تمام وقت

n                                200             هزينه متغير هر واحد

n                                5000             هزينه ثابت

n                                3000           سودعملياتي هدف

n       تغيير هر يک از متغيرها نيازمند تحليل تازه اي است. اغلب تحليل گران براي ارزيابي تغييرات متغيرهاي مدل مالي از صفحه گسترده استفاده مي کنند ( قيمت هر بچه ، هزينه متغير هر بچه، تعداد بچه هاي ثبت نام)

n       تجزيه و تحليل حساسيت نشان مي دهد که چگونه مدل مالي به تغيير هر يا همه متغيرها پاسخ مي دهد. نوعاً تحليل گران تمرکز مي کنند که تغييرات چگونه بر سود عملياتي تاثير مي گذارد.

n       نمودار، 3-6 ص 183 مثالي را بيان مي کند که چگونه يک مدل مالي در صفحه گسترده شروع بکار مي کند و تجزيه و تحليل حساسيت را براي مهد کودک انجام مي دهد. فرض کنيد مهد کودک انتظار ثبت نام 20 بچه در ماه را دارد ما اينرا مورد پايه مي ناميم. عامل پايه در ستون 1 نمايان شده و سود عملياتي 3000 دلار است مديريت چندين سوال دارد؟ چوابها در نمودار 3-6 در ستون خاصي نمايان شده است.

n       بخاطر بسپاريد هر سوال مستقل از ديگري است و فقط مرتبط با فرض پايه است.

n       ستون 2: اگر هزينه ثابت 500 دلار در ماه کاهش يابد ( 10 درصد) سود عملياتي چه تغييري مي کند.

n       ستون 3: اگر هزينه متغير هر بچه 10 دلار افزايش يابد ( 5 درصد) سودعملياتي چه تغييري مي کند.

n       ستون 4: اگر قيمت هر بچه 60 دلار افزايش پيدا کند (10 درصد ) و 660 دلار شود و حجم بچه ها به 18 کاهش پيدا کند سود عملياتي چه تغييري مي کند.

n       مدل مالي شکل 3-6 تجزيه تحليل حساسيت را نشان مي دهد که چگونه سود عملياتي تغيير پيدا مي کند.

n       ستون 2 نشان مي دهدکه 10 درصد کاهش هزينه ثابت، باعث افزايش 67/16 درصدي سود و عملياتي مي شود.

n       ستون 3 نشان مي دهد 5 درصد افزايش هزينه متغير باعث کاهش 67/6 در صدي سود عملياتي مي شود.

n       ستون 4 نشان مي دهد افزايش 10 درصدي قيمت هر بچه و کاهش 10 درصدي حجم باعث افزايش 33/9 درصدي سود عملياتي مي گردد.

n       با استفاده از مدل مالي در 3-6 مديريت مي تواند تحليل کند که چگونه سودعملياتي با تغيير متغيرهاي مختلف مدل تغيير پيدا مي کند. براي مثال سود عملياتي تا اندازه اي حساس است به تغيير هزينه ثابت (67/16 درصد تغيير به ازاي 10 درصد تغيير هزينه ثابت ) وحساسيت کمتري به تغيير هزينه هاي متغير دارد. (67/6 درصد تغيير به ازاي 5 درصد تغيير هزينه متغير). نه تنها مدل، مديران را در تحليل سود کمک مي کند بلکه همچنين مي تواند سود مورد انتظار ، حجم سود انتظار و ديگر متغيرها را تحليل کند.

n       ماليات بر درآمد:

n       شرکتهاي انتفاعي بايد از سودشان ، ماليات پرداخت کنند. بدين معني که شاخص سود مورد انتظار شرکت به اندازه کافي تعهدات مالياتي شرکت را براي دولت پوشش مي دهد. ارتباط بين سود قبل از ماليات و سود بعد از ماليات شرکت در فرمول زير بيان مي گردد:

n       ماليات بردرآمد- سود قبل از ماليات= سود بعد از ماليات سود بعد ازماليات

n       (t * سود قبل از ماليات) – سود قبل از ماليات = سود بعد از ماليات

n        اکنون ما مي توانيم سود قبل از ماليات لازم براي کسب سود بعد از ماليات مورد نظر را با دادن نرخ مالياتي شرکت بدست آوريم:سود بعد ازماليات

n       -1 t  

n       براي مهد کودک: مبالغ قبل از ماليت: قسمت هر بچه 600 دلار ، هزينه متغير 200 ، هزينه ثابت کل 5000 فرض کنيد نرخ ماليات 40 درصد براي اين مثال باشد. مديريت مي خواهد بداند چه مقدار بچه بايد ثبت نام کند تا سود بعد از ماليات آن 1800 دلار باشد؟

n       اين مثال ساده شرح مي دهد چگونه محصولات مرکب پيچيده مي توانند بوسيله CVP تحليل شوند. در يک شرکت با محصولات زياد بيليونها ترکيب حجم محصول مي تواند سود مورد انتظار خاصي را تهيه کنند. براي حل اين مساله مديران و حسابداران چندين بدليل دارند.

n       فرض کنيد همه محصولات حاشيه فروش يکساني دارند.

n       فرض کنيد از ميانگين موزون حاشيه سود استفاده مي شود.

n       هر خط توليد بعنوان يک واحد جداگانه تعلق شود

n       استفاده از ارزش دلاري فروش براي اندازه گيري حجم

n       بعلاوه و با ساده سازي شرکتها مي توانند رفتار تجزيه تحليل محصولات مرکب ( چندگانه ) راه با روشهاي رياضي مثل برنامه ريزي خطي بشناسد ( در فصل 7 بحث خواهيم کرد)

n       ما الان به هر يک از بديلها مي پردازيم:

n       * فرض كنيد همه محصولات حاشيه فروش يكساني دارند: 

n       1- تحليل گر مي تواند محصولات را با حاشيه فروش مساوي گروه بندي کند يا تقريباً مساوي

n       براي شرکت مهم نيست، فروش يک واحد ازمحصول A يا يک واحد از محصول B اگر هر دوي آنها حاشيه فروش يکساني داشته باشند ( اين رويکرد براي شرکت Sport Aoto کاربرد ندارد چون sleek و powerfull حاشيه فروش مختلفي دارند)

n       شما کداميک را مي فروشد sportster convertion  را؟ آيا آن سودآورتر است؟ ما نمي توانيم سودآورترين محصول را انتخاب کنيم تا زمانيکه هزينه متغير را لحاظ نداريم. فرض کنيد هزينه متغير چنين باشد:

n        حاشيه فروش                              هزينه متغير                      قيمت فروش

n          5000                                        7000                                 12000

n          40000                                      11000                                15000

n       اگر چه قيمت دومي بيشتر است و مي تواند درآمد بيشتري توليد کند ولي مدل اول هزينه ثابت بيشتر و سود بيشتري هم به همراه دارد. (اين نكته باعث مساله جالب توجهي مي شود اگر پرسنل فروش درصدي از درآمد را بعنوان کميسيون دريافت کنند ظاهر کار پرسنل فروش مثل ساختار کميسيون باعث فروش با قيمت بالاتر اما سود کمتر اتومبيل         مي شود.)

n       مختصر سازي و فرضيه سازي:

n       مدل مالي بحث شده در اين بحث (مدل CVP ) هزينه ها ، و درآمدها و حجم را مختصر مي کندتا تجزيه تحليل آسانتر شود. آن ممکن است نسبتهاي اقتصادي را کاملتر از مدل توضيح دهد اما هزينه بر است دقت داشته باشيد استفاده کنندگان مدلهاي مالي بايد از عواقب فرضيات عادي باخبر باشند و بتوانند تجزيه تحليل حساسيت را براي ديدن چگونگي تاثير فرضيات در نتايج مدل تهيه کنند.

n       شما مي توانيد خيلي معتقددانه از مدل مالي استفاده کنيد بوسيله تحليل تاثير عملياتي بدليهاي مختلف اين تجزبه تحليل کار آست.  چون مدل اکثر نسبتهاي عملياتي با اهميت شرکت را در قالب تنها يک معادله تسخير مي کنند. ما مي توانيم تاثير تغييرات هريک از متغيرها را در متغيرهاي ديگر تحليل کنيم. مثل قيمت فروش ، تعداد واحدهاي فروش ، هزينه متغير، هزينه ثابت فروش ترکيبي و محصولات ترکيبي .

n       مثالهاي ما در اين فصل فرض برخطي بودن ارتباط بين درآمد و حجم يا بين هزينه و حجم داشت. شما مي توانيد وظايف ارتباطي بين درآمد و هزينه را بصورت مدل غير خطي هم تهيه کنيد. در عمل معمولاً فرض مي شود درآمد و هزينه بصورت منحني هايي هستند تا دامنه مربوط به فعاليت شان را بصورت خطي بيان کنند. ما ضمنا فرض کرديم تحليل گر مي توانيد متغيرهاي مدل را بطور تعيين پيش بيني کند قيمت فروش هر واحد ، کل هزينه ثابت ، هزينه متغير هر واحد، با تغيير در سطح فعاليت تغيير نمي کند. اين فرض نشان مي دهد که قيمت پرداختي و تعهدي ثابت است و سودمندي ( مفيد بودن )  کارکنان در طول دوره تغيير نمي کند. سرانجام، براي تحريک نقطه سربه سر منحصر بفرد براي محصولات ترکيبي، نيازمند محصولات ترکيبي و فروش ترکيبي هستيم که در سطح تغييرات فعاليت تغيير نکنند.

n       خلاصه فرضيات مورد نياز براي ساختن مدل CVP کارآ:

n       ما مي توانيم هزينه ها را به 2 قسمت ثابت و متغير تفکيک کنيم.

n       رفتار درآمد و هزينه در دامنه مربوط به فعاليتشان خطي هستند اين فرض بصورت زير نشان داده مي شود.

n       الف) کل هزينه ثابت در دامنه مربوط به فعاليت خود ثابت است.

n       ب) هزينه متغير هر واحد در دامنه مربوط به فعاليت خود ثابت باقي مي ماند.

n       ج) قيمت فروش هر واحد در دامنه مربوط به فعاليت خود ثابت مي ماند.

n       3- ترکيب محصولات در دامنه مربوط به فعاليت خود ثابت باقي مي ماند.

n       فرضيات مدل CVP  استفاده از آنرا براي ما آسان مي کند ولي آنها غير واقعي هم هستند قبل از انتقاد ازمدل در اين بخش ضعيف کردن فرضيات را براي فراهم کردن واقع گرايي بيشتر هزينه و سود در نظر بگيريد. اغلب هزينه واقع بيني بيشتر ، بيشتر از منفعتش براي بهبود تصميم گيري است.

n       مدلسازي مالي و محرکهاي هزينه ترکيبي ABC :

n       در موارد بالا چندين فرض بايد براي استفاده از مدل مالي CVP توضيح داده شده در اين فصل ساخته شوند. بعلاوه استفاده تنها از محرک هزينه يک محدوديت مهم( عمده (significant است.

n       تصور کنيد مدل CVP که ما در مهد کودک معرفي کرديم . مبلغ درآمد بر پايه فروش تعداد بچه هاي ثبت نام کرده بود. هزينه هاي متغير اگر بصورت خاص قابل ذکر نيستند اما بوسيله تعداد بچه هاي ثبت نامي تحريک مي شوند. هزينه هاي ثابت ،  فرض شد که ثابتند. عامل اصلي پس از ثبت نام بچه ها ،محرک نسبت حجم است. تصور کنيد در يک موقعيت تعدادي از اخلاقي که باعث درآمد و هزينه هستند تغيير کنند درآمد تحريک مي شود نه فقط بوسيله حجم، بلکه بخاطر قيمت فروش، تعداد محصولات رقابتي، کيفيت قابل توجه، شرايط اقتصادي عمومي ،بازارهاي هدف (افراد با درآمد بالا در مقابل افراد بادرآمد متوسط) و برنامه هاي تشويقي و موارد ديگر.

n       مشابه آن هزينه هاي يک دانشگاه بوسيله تعداد دانشجويان ، تعداد دانشکده ، تعداد مديران، تعداد و اندازه ساختمانها، شرايط عملياتي ساختمان ( جديد است، نياز به تعمير دارد، انرژي کافي دارد) تعداد معاونان آموزشي فارغ التحصيل ، موفقيت و پيشرفت برنامه هاي ورزشي ، امتيازات تحقيق، سطح اظهار نگهداري يا مبالغ خصوصي – تعداد و انواع برنامه هاي پيشنهادي (ليسانس در مقابل دکترا) اندازه کلام ، تعهد تکنولوژي و ديگر عوامل .

n       اگر چه اين فهرستها خيلي جامع تهيه شده است اما ما فقط بصورت سطحي نگاه مي کنيم. اين فهرستها نشان مي دهند چگونه محرکهاي چندگانه بر عملکرد مالي تاثير مي گذارند. صدور محرکهاي هزينه بايد براي شما آشنا باشد چرا که در فصل 3 معرفي شدند در بحث هزينه يابي بر مبناي فعاليت ABC فقط ABC بهبود هزينه يابي را بصورت درست و مرتبط با تصميم گيري نشان داد.